کاترین پرز شکدم، زن جوان فرانسوی-انگلیسی با پاسپورت فرانسوی خود به ایران رفته و به اقرار خودش با بیش ازیکصد تن از مقامات مهم جمهوری اسلامی اعم از آخوند، سپاهی و غیرنظامی، تحت عنوان صیغه همبستر شده است.
کاترین پرز شکدم،در گفتگو های خود ادعا های ضد و نقیضی را مطرح کرده است، و اکثرایرانیان بویژه تحلیلگران رسانههای فارسی زبان از وی به عنوان جاسوس اسرائیل !نام میبرند ، چون گفته میشود از یهودیان اروپایی می باشد.
اینکه کاترین پرز شکدم، چون یک یهودی است ، بنابراین جاسوس اسرائیل است، الزاماً نمیتواند دلیل محکمی بر این ادعا باشد. اما خانم شکدم در تایمز اسرائیل پرده از نفوذ خود برداشت و این کار باعث شد که اسرائیل به عنوان کارفرمای کاترین پرز شکدم مظنون واقع شود.
تایمز اسرائیل در معرفی کاترین پرز شکدم نوشته ؛ او تحلیلگر سیاسی، نویسنده و مفسر خاورمیانه و پیشتر مشاور سابق شورای امنیت سازمان ملل در مورد یمن بوده است. این احتمال هم وجود دارد که خانم شکدم از سوی یک تشکیلات اطلاعاتی قدرت های جهانی و یا حتی از یک جناح داخلی در رژیم جمهوری اسلامی چنین ماًموریتی دریافت کرده باشد.
رسانههای جمهوری اسلامی از او به عنوان روزنامه نگارانگلیسی نام بردند و خانم شکدم در پاسخ به بی بی سی، هرگونه اتهام جاسوسی را رد کرد و گفت مامور کشوری نبوده و فقط به عنوان تحلیلگر به ایران رفته است. خانم شکدم که در خانوادهای یهودی به دنیا آمده، میگوید هیچ گاه به اسرائیل سفر نکرده است.
خانم شکدم مدعی است و چند بار تاکید کرد که او سراغ مقامات ایران نرفته، بلکه مقامات ایران برای “استفاده تبلیغاتی” سراغ او آمدهاند و او را به کنفرانس فلسطین دعوت کردهاند: ” من به دنبال کسی نرفتم، آنها به دنبال من آمدند. در هیچ زمانی من سعی نکردم به رسانههای ایران نفوذ کنم یا وارد دالانهای قدرت شوم. آنها از من خواستند تحلیل بنویسم و مصاحبه کنم. از من برای کنفرانس فلسطین دعوت کردند و من رفتم. این ایران بود که هر بار دست به سوی من دراز کرد. برای من هم یک فرصت بود. نمی خواهم مردم فکر کنند من سواستفاده کردم. “
اما کاترین پرز شکدم، آنطور که در آغاز گفته شد که هدف وی جمع آوری اخبار و اطلاعات در زمینههای اتمی، موشکی، نظامی و … نمیتواند قابل قبول باشد. بدست آوردن اینگونه اطلاعات معمولاً از راه رختخواب یک جمع صد نفری نمیگذرد ، و مشکل زبان و اصطلاحات تکنیکی در رختخواب همچنان وجود خواهد داشت و اصرار او به دانستن اطلاعات طبقه بندی شده هنگام جماع حلال اسلامی غیر طبیعی است و فاعلین به او مشکوک می شدند. مگر اینکه در ضمن گفتگو های رختخوابی از شدت هیجان به حالت طنز به او گفته باشند که مثل موشک بالستیک او را به هوا پرتاب میکنند ، به زمین میکوبند و یا مانند بمب اتمی او را منفجر خواهند کرد و از این قبیل حرفهای بی سر و ته که ارزش اطلاعاتی ندارند.
خانم شکدم در وبلاگی که برای تایمز اسرائیل نوشته و تاکید کرده که ” ایران به دنبال بمب هستهای ” است. او میگوید اطلاعات سری درباره برنامه هستهای ایران ندارد اما اینکه ” ایران به دنبال بمب ” است، نظر شخصی و برداشتش از حکومت ایران است. خانم شکدم گفت؛ مقامهای ایرانی به او اسراری ندادهاند. او میگوید ” برای کوبیدن من از این اظهارات استفاده میکنند. من مشکلی ندارم اما در واقع دارند مقامهای خودشان را زیر سوال میبرند.”
اما باید در نظر داشته باشیم که اغلب سرکردگان جمهوری اسلامی حتی روحانیون بلند مرتبه و حتی کارمندانی که با خارجی ها سروکار داشتند ، از همان آغاز انقلاب اسلامی کلاسهای آگاه سازی اطلاعاتی را گذرانده اند، در ضمن دلیلی بر این نیست که اطلاعات تراز اول و طبقه بندی در زمینه اتمی و نظامی در دسترس همه این صد نفر بوده باشد، چون مغایر با اصل حیطه بندی از اصول اساسی دستگاههای اطلاعاتی می باشد.
با این دلایلی که بر شمردم به احتمال زیاد هدف یا ماًموریت خانم شکدم، به مراتب مهم تر از کسب اطلاعات ناقص و کم ارزشی است که نمونههای آن را میتوان در رسانهها بطور آشکار بدست آورد.
ماً موریت خانم شکدم، که در نقش یک زن مومنه به مؤمنین جمهوری اسلامی نزدیک می شده ، به تله انداختن مؤمنین حکومت اسلامی در رختخواب و جمع آوری مدارک مستند؛ فیلم، عکس و صدا از صحنه های ارتباط جنسی وی با آنان بوده است. ارزش این مدارک کمتر از اطلاعات طبقه بندی شده وسرّی نیست، بلکه میتوان به یک فاجعه امنیتی برای حکومت اسلامی و در نتیجه علیه منافع ملی مردم ایران بدل شود.
این مردان مؤمن ناچار خواهند شد به ساز تشکیلاتی که خانم شکدم را به این ماًموریت گمارده برقصند و به خواستههای آن تشکیلات تن در دهند.
باید دید که چه نیرویی از این مدارک میتواند بسود خود بهره ببرد ؟ روس ها، آمریکایی ، اسرائیلی ها، اروپاییها و حتی یک جریان داخل کشور چون دسته احمدی نژاد یا بیت خامنه ای ؟ برای بستن دهان ها هنگام انتخاب جانشینی آقای خامنه ای. موضوعی که یاد آور دام گسترده ساواک در زمان شاه برای روحانیون بود که دو نمونه بارز آن حجت الاسلام ها؛ فلسفی و شجونی بودند.
تاکنون در تاریخ هرگز چنین عملیات اطلاعاتی وسیعی در سطح رهبران یک کشور دیده نشده است و این نمونه خانم شکدم ، یک شاهکار تاریخی در عملیات اطلاعاتی می باشد.
نمونه کوچکی در سال 1965 میلادی، به کمک دستگاههای اطلاعاتی اتحاد جماهیر شوروی در سوریه کشف شد، مربوط به جاسوس کار کشته اسرائیل، الیاهو بن شائول کوهن،معروف به الی کوهن بود.
الی کوهن موفق شد خانه خود را در همسایگی ستاد ارتش سوریه در منطقه امن دمشق، به پایگاه عیش و نوش ژنرال حافظ الاسد رئیس جمهور وقت سوریه و اطرافیان نزدیک او تبدیل کند. الی کوهن، عکسهای حافظ الاسد و رهبرا ن سوریه را به همراه زنان روسپی در اختیار اسرائیل قرار داد.
نگارنده چند کلیشه از این عکسها را در دوران خدمت خود در سازمان اطلاعات و ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی به چشم دیدم که اسرائیلی ها در اختیار تشکیلات اطلاعاتی ایران گذاشته بودند البته الی کوهن بجز این عکسها و ضبط صدا ها، اسناد و مدارک بسیار مهم از استقرار نیرو های سوری در ارتفاعات جولان نیز تهیه و به اسرائیل فرستاده بود که موجب شکست سوریه و از دست رفتن ارتفاعات جولان شد.
اینطور که از گفتهها و رفتار خانم شکدم، احساس میشود، وی برای اینکار خود ارزشی بالاتر از یک ماًموریت اطلاعاتی و جاسوسی قائل است و بیشتر به نظر میرسد که احساس می کند یک عملیات مقدس را به انجام رسانده است.
در سازمان های اطلاعاتی به ندرت ولی برای انجام برخی عملیات، برای به دام انداختن جنس مخالف نیاز به ماًمورین میباشد، در این زمینه نیاز به زنان معمولاً بیش از مردان است. اما عملیاتی که خانم شکدم انجام داده بیش از حد تصور است و بایستی اقرار کرد که مصداق فحشا ! می باشد.
در این مورد به نظر میرسد که خرسندی خانم شکدم از اجرای این عملیات یک جنبه ماًموریت مقدس دارد که صرفاً از طریق فحشا به انجام رسیده است، روی دیگر سکه میتواند نفرت فوقالعاده از مؤمنین حکومت اسلامی باشد. اطلاعات ما در باره اعتقدات و باور های شخصی و مذهبی خانم شکدم به اندازه کافی نیست و نمیتوان با اطمینان نتیجهگیری کرد. خانم شکدم به گفته خودش نتیجه گرفته که در ایران ” متاسفانه من متوجه شدم که آنها کلا با یهودیها مشکل دارند نه با دولت اسرائیل. “
اگر ثابت شود که وی ماًموریت خود را از اسرائیل دریافت کرده باشد میتوان به یک داستان افسانهای و باستانی مراجعه کرد و آن شخصیت معروف فرقه باستان – الهه ایشتار است که در تاریخ افسانهای یهودیان به عنوان Ashtoreth وجود داشته است. الهه ایشتار تجسم جوهر زنانه، بیان عالی از تمایلات و انرژی جنسی ذاتی، شور و شوق، وسوسه در به دست اوردن لذت توسط مقاربت جنسی، در رابطه با اعتقاد مقدس می باشد. در تاریخ از این عمل به نام فحشای مقدس (Prostitution sacrée) یاد شده است؛ «تاریخ تمدن، ویل دورانت، جلد اول، برگ 367» فحشای مقدس در بابل.
در افسانه های اقوام بین النحرین ؛ آکدیان، بابلیان، آسوریان، سومریان مترادف ایشتار ، الهه اینانا، نا م داشته و همزمان الهه عشق و جنگ بوده است. در همین افسانهها از زنانی یاد شده که ازفحشای مقدس برای تضعیف و نابودی دشمنان با جاسوسی و از راه انتقال بیماری به آنان استفاده می کردند. در افسانههای اکدی در باره الهه اینانا، آمده است که نمتر وزیر اعظم که خدای بیماریها و جانوران موذی بوده است شصت نوع بیماری در بدن الهه ایشتار وارد کرده بود. در نقاشی ها و مجسمه های ایشتار، وی بر پشت دو شیر ایستاده و دو جغد در اطراف وی دیده می شوند.
فحشای مقدس هماکنون در قرن بیست و یکم در هند وجود دارد.