آغاز شدن یک سری دیگر از جنگ های صلیبی از نظر رئیس جمهور ترکیه! بقلم بانو محترم مومنی روحی

0
244

در طول تاریخ دو هزار و بیست ساله کنونی در این جهان بزرگ، غیر از جنگ های جهانخوارانه و قدرت پرستانه معمولی، که همواره میان حاکمان برخی از کشورهای دنیا، با سایر حکومت های دیگر ممالک موجود در این گیتی پهناور شکل گرفته اند. در میان شان نبردهای متعدد مذهبی نیز روی داده اند؛ که مشهورترین شان، دو جنگ نخستین بسیار طولانی صلیبی بوده اند؛ که اولی به مدت صد و نود و شش سال، و دومی هم به مدت چهارصد سال، بخش وسیعی از زمان ارزشمند این هستی گرانبها را به خودشان اختصاص دادند و آن را تلف نمودند!

متاسفانه در این برهه زمانی نیز، با بهانه ای که نشان داده شدن کاریکاتورهای قبلی محمد پیامبر مسلمان ها، که چند ماه پیش در فکاهی نامه « شارلی ابدو» منتشر شده بود؛ و اخیرا در چند هفته گذشته باری دیگر، توسط ساموئل پتی یک معلم تاریخ و فلسفه فرانسوی، که آنها را در کلاس درس خود به دانش آموزان اش نشان داده بود؛ و چندی بعد به دست یک جوان خشکه مقدس مسلمان افراطی « چچنی » سر بریده شد. که در همان روز رخ دادن این واقعه تاسف بار، پلیس فرانسه نیز جوان هژده ساله تروریست افراطی مسلمان را، در همان خیابان، با تیراندازی به سوی وی مورد هدف خویش قرار داد و کشت. بوی تنفر برانگیز شروع شدن جنگ های میان ادیان را به مشام آدمی می رساند!

از همان روز تا کنون، برخی از افراطی ترین مسلمان های درون آسیا و اروپا، به سردمداری دو تن از بی منطق ترین مسلمان های نامدار کنونی در عرصه ی دو مذهب متفاوت « سنی و شیعه » در دنیا( رجب طیب اردوغان سنی مذهب در ترکیه – و سید علی خامنه ای شیعی مذهب در ایران )، همه گونه احکام مغرضانه، جهت برپائی یک جنگ مذهبی دیگر در جهان کنونی را صادر نموده اند!

در این رابطه، تعدادی از بی خردترین و وحشی ترین و افراطی ترین مسلمان های روانی گیتی، که بیشتر طالب به شهرت رسیدن در کل گیتی می باشند تا داشتن عرق و غیرت دینی. حتی اگر معروف شدن شان، به قیمت جنایتکار نامیده شدن ایشان در همه دنیا نیز تمام بشود(که شده است)؛ باز هم از رو نرفته و نمی روند. تا جائی که در روز پنج شنبه بیست و نهم اکتبر۲۰۲۰میلادی، در فرانسه و عربستان سعودی دست به انجام دادن چند جنایت بی پروایانه و وحشیانه زده اند!

به گزارش رویترز روز پنج شنبه هشتم آبان ۱۳۹۹خورشیدی، یک مهاجم مسلمان چاقو به دست در شهر نیس فرانسه، سر یک زن را برید و دو تن دیگر را هم با همان سلاح سرد خود کشت. فردی دیگر که او نیز از مسلمان های افراطی در عربستان سعودی بوده است. چاقو به دست به کنسولگری فرانسه در شهر مذهبی « جده » در این کشور رفته، و « الله اکبر » گویان، به کنسولگری فرانسه در جده حمله نموده، و نگهبان تیره روز آنجا را سر بریده، ولی توسط پلیس این کشور بازداشت شده است!

در شهر « اوینیون » فرانسه نیز فردی با چاقو قصد حمله به عابران را داشته، که توسط ماموران پلیس از پای درآمد و کشته شد. همچنین در روز پنج شنبه بیست و نهم اکتبر، فردی مسلح به چاقو، به کلیسای « نتردام » در شهر نیس در جنوب فرانسه حمله نموده، و یکی از کشیشان آنجا و دو تن دیگر را کشته، چند تن از حاضران در آن کلیسا را هم به شدت مجروح کرده، که حال تعدادی از آنان وخیم گزارش شده است!

شهردار نیس در این رابطه در گفت و گوئی که با برخی از رسانه داشته گفته است: که چند تن داخل کلیسا به همان نحوی که ساموئل پتی ترور گشته کشته شده اند. خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از منبعی در پلیس گزارش داده، که فردی مهاجم در حالی که فریاد « الله اکبر » سر می داد؛ توسط پلیس دستگیر شده است!

این حملات مرگبار در حالی صورت گرفته اند؛ که در پی افزایش تنش ها میان رئیس جمهور اسلامگرای ترکیه و رئیس جمهور فرانسه، اسلامگرایان افراطی این کشور، دیگران را تهدید به حملات تروریستی خود کرده بودند؛ که متاسفانه چنین هم نمودند، و عده ای بی گناه را، به خاطر دارا بودن خصیصه « دگماتیسم مذهبی » بدون منطق و جنایتکارانه خودشان، کشتند و از حیطه ی هستی ساقط نمودند!

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور دگم اسلامگرای ترکیه، در سخنانی که روز پنج شنبه بیست و نهم اکتبر در نشستی که در فراکسیون حزب حاکم(عدالت و توسعه) در مجلس این کشور بیان نموده است. از کشورهای غربی به شدت انتقاد کرده و اظهار داشته: « دشمنی با مسلمانان و بی احترامی به سرورمان پیامبر اسلام، به ویژه در میان دولتمردان اروپائی مانند سرطان گسترش یافته است. »!

رئیس جمهور اسلامگرای ترکیه ادامه داده است: « ایستادن در مقابل این اقدامات برای ما مساله شرافت است. روزی که در مقابل این حملات سکوت کنیم. روز مرگ مرگ ما خواهد بود؛ و ما زیر بار آغاز شدن یک سری دیگر از جنگ های صلیبی نخواهیم رفت. دشمنان اسلام در باتلاق کینه و نفرتی که وارد آن گشته اند غرق خواهند شد.» !

البته بدیهی است، که دو تن از دگم ترین مسلمان های جهان از دو مذهب اهل تسنن و شیعه اثنی عشری(دوازده امامی) مانند رجب طیب اردوغان و سید علی خامنه ای، که هر دو از پائین ترین طبقات و درجات سطوح جوامع خودشان برخاسته اند؛ و اکنون در بالاترین آن به چنین مقام والای مملکتی خویش دست یافته اند. اکنون به خاطر حفظ نمودن همین مقامی، که به هیچوجه نه شایستگی آن را دارند؛ و نه توانسته اند که اعتبار متین یک رهبر عالی مقام و یک رئیس جمهور محترم را برای خودشان به وجود بی آورند. جهت حفظ نمودن این درجات بالای خود، هر از چند گاهی، با به وجود آمدن یک سوژه ناب جهانی، خودی نشان بدهند و در خصوص آن به درفشانی های نامطلوب و ناصحیح نیز بپردازند!

اردوغان پراکندن شعله های یک جهنم تروریستی در بسیاری از نقاط دنیا، مانند فرانسه و عربستان و اخیرا در وین پایتخت کشور اتریش را، که خودش به شعله ور شدن آنها پرداخته، به آغاز گشتن دوباره جنگ های صلیبی در جهان تشبیه نموده است!

خبرگزاری های اتریش گزارش داده اند؛ که در شامگاه امروز دوشنبه دوم نوامبر ۲۰۲۰ میلادی در وین پایتخت این کشور، در جریان یک عملیات گسترده تروریستی، دو تن از جمله یک پلیس کشته شده اند. برخی رسانه ها نیز از تیراندازی های مداوم در نزدیکی یک کنیسه یهودیان در مرکز اتریش خبر داده اند؛ که ظاهرا تا کنون هفت تن دیگر هم در جریان این توحش مسلمان های افراطی جان خود را از دست داده اند!

این موارد قضایای کم اهمیتی نیستند؛ که به سادگی بتوان از کنارشان گذشت؛ و به عمق فاجعه آن هم توجه نداشت. زیرا که عملیات وحشیانه کنونی، نه مربوط به جنگ های صلیبی است؛ که در طول چهارده قرن پیش در آغاز صدور اسلام ناب محمدی به سراسر گیتی رخ داده اند. بلکه به این زمان مربوط می شود؛ که اکنون در دوره جاهلیت صدر اسلام نیستیم؛ که سرداران وحشی صادر کنندگان آئین اسلام، به خاطر رواج دین تازی شان به لشگر کشی در همه جا بپردازند؛ و در جریان تازش وحشیانه خویش، زنان را به کنیزی بگیرند و مردان شان را نیز برده خود نمایند!

گیریم که صدمه عمامه سیاه روی سر رهبر خودکامه رژیم تروریست پرور آخوندی، همه روشنی ها را در مغز ایشان تیره و تار می کند؛ و هرگز به او اجازه روشن نگری و شفاف اندیشی را نمی دهد. اما آقای اردوغان، که یک سویل شخصی به ظاهر بدون عبا و عمامه و نعلین، اما دگم تر از تمامی آخوندهای سنی و شیعی است. چرا چنین نابخردانه با پندارهای خشکه مقدسانه خود، آبروی یک سرزمین نسبتا بزرگ، که با توجهات « مصطفی کمال پاشا آتاتورک » از نابودی حتمی در صد و اندی سال پیش نجات داده شده است. را با بی خردی های خویش به سوی قرون وسطا می راند؟!

« یا رب روا مدار گدا معتبر شود

گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود»!

محترم مومنی

مقاله قبلیرقیب احتمالی پرسپولیس در فینال آسیا چه تیمی خواهد بود؟
مقاله بعدیکلی کرفت: جمهوری اسلامی یکی از بزرگترین‌ تهدیدها علیه صلح و ثبات است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.