حاشیههای سفر حسن روحانی به اروپا تنها به پوشاندن مجسمههای عریان موزه کاپیتولین ختم نمیشود.
سعید کمالی دهقان خبرنگار سابق خبرگزاری فارس که اکنون در گاردین مشغول انجاموظیفهی خطیر حفاظت از منافع شخصی و حکومتی است با انتشار عکس سلفی خود و حسن روحانی در فرانسه خبرگزاری فارس را بر آن داشته که این همکار سابق و حافظ منافع لاحق را به سر تیتر خبر بازگرداند تا با اعلام برائت از این بهاصطلاح عامل فتنه او را از بحران تبدیلشدن به مهرهی سوختهی حکومت اسلامی به دور کند.
خبرگزاری فارس با اشاره به مستندی که با مشارکت سعید کمالی دهقان درباره ندا آقا سلطان به سفارش انگلیس و با هماهنگی و مشایعت حکومت اسلامی که توسط مستندساز انگلیسی آنتونی توماس ساخته شد، از وی بهعنوان کسی که با انتشار فیلم ضد ایرانی “برای ندا” باعث دامن زدن به آشوب فتنه و سوءاستفادهی معاندین شد یادکرده؛ اما انتشار عکس سلفی با حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهور و نمایندهی حکومت اسلامی گویی رشتههای تنیدهی حکومت را پنبه کرده و خبرگزاری سپاه را واداشته تا سریعاً اقدام به مالهکشی ژورنالیستی کند تا مبادا این مهره که به خوندل در دامن پروردند و راهی فرنگش کردند با یک اشتباه محاسباتی نسوزد تا کماکان از خدماتش بهرهمند شوند.
اما مستند “برای ندا” چه بود؟
مستندی که ظاهراً به دنبال نشان دادن مظلومیت دختری بود که در یک خیابان فرعی در آشوب ۸۸ کشته شد و با لمپنیسم آشکاری آن را به خورد مخاطبان داد. تمام مستند حول این محور میچرخد که اساساً ندا آقا سلطان و بهتبع شکل اعتراضش را تبدیل کند به زنی که تنها به دنبال آزادی پوشش بود و مزورانه بخش زیادی از مستند را با فیلمهای شخصی ندا و خانوادهاش منتشر کرد. مسیر سؤالهایی که در مستند از خانوادهی ندا پرسیده میشود عملاً به سمتی است که پاسخی پیشبینیشده خواهد داشت. غمگینترین صحنهی مستند احتمالاً به تصویر کشیدن آخرین لباسی است که ندا خریده بود و هیچگاه به تن نکرده بود.
باری؛ حکومت اسلامی بعد از سناریوسازیهای بیهوده و ناکامی که در جهت انکار رخداد ندا کرد به این اندیشید که بهترین راه برای رسیدن به هدف نه انکار که تخریب است و چه راهی بهتر از بهره گرفتن از ابزار هنر و رسانه برای جا انداختن تصویری که مدنظرشان است. دختری که در فیلم ادعا شد که تنها برای فرار از حجاب قصد رفتن به ترکیه داشت اما از دیگر سو تلاش همزمان و پیشتر و بیشتر از این تلاشها، کاسپین ماکان نامزد ندا آقا سلطان که پس از کشته شدن ندا در زندان اوین بازداشت شد و بعد از آزادی موقت به کانادا پناهنده شد به دنبال افشاگریهایش علیه حکومت اسلامی ایران، چهرهی دیگری از ندا نشان داد که حکومت را به تلاطم انداخت چهرهی زنی که تصویرش از آزادی بسیار فراتر از آزادیهای شخصی بود. دختری که از اساس با ساختار حکومت اسلامی درگیر بود و در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده بود چراکه دریافته بود چپ و راست حکومتی تنها دو بالند از آنیک مرغ!
تصویری که کاسپین ماکان از ندا آقا سلطان نشان داد زنی بود که ترجمانی جدید از شعور سیاسی و انسانیت بود نه زنی که در بخش زیادی از مستند برای ندا در حال رقصیدن است. چه کسی است که رقصیدن را نهی کند آنهم برای زنی چون ندا که سرشار از زندگی بود اما هر ذهن بیداری هدف از به تصویر کشیدن این بخش از زندگی دختری که فرشتهی آزادی نام گرفت را درک میکند که جز انحراف اذهان نیست، اشاره به روزمرگی زندگی یک زن که جهانی را به تپش واداشت به حد زیادی از خیانت و حقارت نیاز دارد که سعید کمالی دهقان و ولینعمتش حکومت اسلامی بهاندازهی کافی از آن بهرهمندند اگرنه چگونه است که در آن آشوب و بلوا و بازار داغ بازداشتها و بگیروببندها یک خبرنگار از انگلستان سوار هواپیما میشود به آسودگی در تهران پرتلاطم گشت و گزار میکند وارد خانهی همیشه تحت نظر خانوادهی آقا سلطان میشود تصویرهای موردنیازش را ضبط میکند و بهسلامت به انگلستان بازمیگردد و بعد میشود روزنامهنگار برگزیدهی سال ۲۰۱۰ و جایزهها (George Foster Peabody Award .FPA award Foreign Press Association/) و بورسها (receiving a scholarship from Open Society Institute) و تقدیرهاست که نثارش میکنند. برای هیجان ماجرا هم که شده از ترس و واهمهاش از تأخیر پرواز تهران لندنش مینویسد و از اینکه میترسید بازداشتش کنند. وی در مصاحبه با شبکهی HBO اینگونه روایت میکند که:
بعد از سپری کردن یک ماه در تهران و مصاحبه با تمامی اعضای خانواده او، من مجبور بودم راهی بیابم تا فیلمهایم را از کشور خارج کنم. من کسی را پیدا نکردم که کمکم کند بنابراین من 15 نوار مصاحبههایم را در چمدانم گذاشتم و تهران را به مقصد لندن ترک کردم. هنوز به یاد میآورم وقتیکه پروازم سه ساعت تأخیر پیدا کرد چقدر حالت عصبی داشتم، تماموقت فکر میکردم که دولت ایران به دنبالم است.…
سناریوی هیجانانگیزی ست, اما کاش یادش مِهماند که تصویربرداری با یک دوربین کوچک دیجیتالی نیاز به ۱۵ حلقه فیلم ندارد که بعدش مجبور بهجا ساز کردنشان در چمدان باشی کافی بود آن را در یک مموری کوچک تلفن همراه قرار دهید آقای مستندساز!
باری؛ آن مستند کذایی که قرار بود پیش از انتشار توسط خانوادهی ندا و نامزد وی بازبینی و تائید شود درنهایت بهجایی رسید که کاسپین ماکان، نامزد ندا از مستند خط خورد چراکه تنها کسی بود که بیپروا طبل رسوایی حکومت اسلامی را به صدا درآورد و چهرهی حقیقی ندا و هدفی که برایش کشته شد را فریاد زد. فیلم به شکلی کامل جهتدار و بدون بازبینی و تائید خانواده و نامزد ندا منتشر شد و تنها بعد از انتشار و پخش فیلم بود که نسخهای از فیلم در اختیار خانوادهی ندا آقا سلطان قرار گرفت. مستندی سراسر ابتذال که حتی زمانی که از عکسهایی که توسط کاسپین ماکان ثبتشده بود استفاده کردند نامی و نشانی از وی حتی در تیتراژ فیلم باقی نگذاشتند و بهعوض آن بخش زیادی از فیلم را به مصاحبه باکسی اختصاص دادند که عکسهای ندا را که چه به لحاظ حرفهای و چه به لحاظ عاطفی مالکیتش از آن کاسپین ماکان بود را روتوش و دستکاری کرده بود.
بههرروی ندا آقا سلطان به تاریخ آزادیخواهی پیوست خط اما میراث داران این تاریخ نه خرد باختگان و خودفروشانی چون کمالی دهقانها که انسانهای آگاهی هستند که تن بهدروغ و ذلت و خودفروشی نمیدهند. خط خون گرم ندا مرز بین آزادگی و خیانت است. کمالی دهقانها آشکارا پاسخ این سؤالاند که چه کسانی از خون ندا رد شدند؟