ملّی شدن نفت، جبهه ملّی ایران و دکتر مصدق در آئینه زمان ـ بخش دوم

0
616

هژیر و رزم‌آرا برای گذراندن قرارداد گس ـ گلشائیان مسابقه‌ای را شروع نموده بودند که توفیق آن حکم نخست‌وزیری را رقم می‌زد. هژیر باقدرتی که داشت جلسات مربوط به نفت را با حضور “کلنل ویل لر ” و ” نورث گرافت ” در خانۀ خود دایر می‌نمود و رزم‌آرا با اتکا به ارتش و دوستان دیگر پا به میدان گذاشته بود.

در بیرون از مجلس تمامی افرادی که با کمپانی نفت و قرارداد مخالف بودند، هنگام مواجه با طرح لایحه به تکاپو افتاده و مقالات متعددی را چاپ نمودند. مهندسانی از شرکت نفت که با مکی رابطه داشتند، تصمیم به تهیه مطالبی پیرامون این مسئله گرفته تا مکی آن‌ها را پشت میز خطابه مجلس قرائت کند. با این اراده مهندسان شروع به کار نموده و مقالات و چکیده مطالعات خود را در اختیار مهندس حسینی قراردادند. مهندس رضا فلاح و مستوفی تدوین و تنظیم این مطالب را بر عهده گرفتند.

مکی، حائری زاده و آزاد در جلسات مجلس متن مطالب را می‌خواندند و عموم نمایندگان به دلیل پیروی از احساسات ملّی تلاش داشتند لایحه در دوره مجلس پانزدهم به تصویب نرسد.

اواخر تیرماه، مجلس پانزدهم آخرین روزهای عمر خود را سپری می‌نمود و انگلیس از محدود بودن طول عمر مجلس سعی بر تصویب قرارداد گس ـ گلشائیان داشت. اگر همراهی اکثریت مجلس با اقلیت پنج‌نفری (حسین مکی، حائری زاده، دکتر مظفر بقائی، عبدالقدیر آزاد و غلامحسین رحیمیان) نبود لایحه با فوریت به تصویب می‌رسید. شجاعت سردار فاخر حکمت (سیاستمداری که پنج دوره رئیس مجلس و برای مدتی نخست‌وزیر ایران بود) را نباید نادیده گرفت که با همراهی اکثریت سبب شدند لایحه به تصویب نرسد.

حسین مکی در خاطرات خود در مجله خواندنی‌ها مورخ هفتم بهمن 1331، شماره 37 می‌نویسد:

” … به خانه دکتر مصدق که از سیاست برکنار بود رفتم و بعد از بیان مقدمه‌ای گفتم: چون شما در موردقرارداد نفت شمال مداخلات تام و تمامی در دوره 14 داشته‌اید و بالاخره تحریم امتیاز نفت شمال به دست شما صورت قانونی گرفته، برای اینکه متهم به سیاست یک‌جانبه نشوید باید عقیده خودتان را در موردقرارداد الحاقی اظهار کنید و بصورت نامه‌ای به مجلس شورای ملی ارسال دارید. دکتر مصدق گفت من از سیاست برکنارم در این مورد نیز نمی‌توانم مداخله‌ای بکنم … بهرحال من بازهم به دکتر مصدق اصرار کردم ولی فایده نداشت و دکتر مصدق از عقیده خود مبنی بر عدم‌مداخله در سیاست عدول نمی‌کرد. آن شب قریب یکساعت با دکتر مصدق صحبت کردم و چون نتوانستم ایشان را قانع کنم، بالاخره به‌قصد رفتن از جا بلند شدم و بابیانی آمیخته به عصبانیت و ناراحتی گفتم: بدبخت مردمی که پنجاه سال سیاستمداری را برای روز مبادا پرورش می‌دهند و آن‌وقت چنین مردی در چنین ایامی از زیر بار مسئولیت و وظیفه ملی شانه خالی کند… سپس با لحن تهدیدآمیزی به دکتر مصدق گفتم: من الآن میروم ولی شما تا فردا صبح مجال دارید که در این رابطه فکر کنید و فردا از تصمیم خود مرا مطلع سازید. اگر بازهم ب عقیده خود مبنی بر عدم‌مداخله در این کار باقی بودید، من تصمیم دیگری خواهم گرفت و ملت ایران را نیز آگاه خواهم ساخت…”

دکتر مصدق به دنبال اصرار و تهدید حسین مکی تصمیم به نوشتن نامه‌ای برای مجلس شورای ملی می‌گیرد و این نامه توسط حائری زاده به نحوی به مجلس ارسال می‌دارد که مکی در پشت میز خطابه به صحبت کردن مشغول بوده است.

به‌صورت‌جلسه مذاکرات جلسه علنی مجلس شورای ملی دوره پانزدهم به تاریخ پنجشنبه 30 تیرماه 1328 بازمی‌گردیم.

حسین مکی در اطراف بانک ملی و بانک صنعتی و راه‌آهن مشغول صحبت است که حائری زاده وارد تالار جلسه شد و نامه مصدق السلطنه را روی میز خطابه جلوی حسین مکی می‌گذارد و بقیه ماجرا به شرح از صورت‌جلسه مجلس شورای ملی ازاین‌قرار است:

Nameh

“… اما یک موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم که همه آقایان نمایندگان و تمام ملت ایران به آن توجه دارند. موضوع نفت است. امروز یک نامه به تاریخ پنجشنبه 30 تیرماه 1328 از طرف جناب آقای دکتر مصدق خطاب به تمام مجلس و آقایان نمایندگان به بنده فرستادند و بنده قرائت می‌کنم که آقایان توجه بفرمایند:

صبح پنجشنبه 30 تیرماه 1328

آقایان نمایندگان دوره پانزدهم

شما که به استناد قانون اینجانب

یمین اسفندیاری ـ قانون مجلس نه قانون این جانب!

مکی ـ منظور قانون پیشنهادی ایشان است!

یکی از نمایندگان ـ بلندتر بفرمائید

مکی ـ شما که به استناد قانون اینجانب قرارداد ساد چیکف را رد کردید حق این بود که در موقع شور قرارداد ساعد ـ گس مرا بعنوان یک عضو مشاور کمیسیون ها دعوت می‌کردید

نورالدین امامی ـ مگر ایشان متخصص نفتند؟

حسین مکی ـ تا نظریات خود را اظهار و ثابت کنم که ضرر قرارداد دارسی ازنظر مدت برای این ملت هزار درجه کمتر است. این کار را نتوانستید بکنید. گله هم ندارم. درصورتی‌که باید بگذرد اگر می‌توانید درباره ماده واحده توضیح دهید که شش شیلینگ حق الامتیاز لیره طلاست که به نرخ روز لیره کاغذی پرداخته می‌شود یا کلاه کاغذی است چون از مضمون نامه آقای هژیر وزیر مالیه وقت و وزیر دربار فعلی به کمپانی که جزو اسرار اداری است اطلاع ندارم، فعل و انفعال‌هایی هم تا 1936 بین وزارت مالیه و کمپانی شد که قرارداد الحاقیه در این باب سکوت کرده است. بدا به حال شما اگر از درج این توضیح هم خودداری کنید. دکتر محمد مصدق “

بسیاری از دوستداران و هموندان جبهه ملی ایران، دکتر مصدق را یکی از نوابغ کم‌نظیر سیاست و علوم حقوق می‌دانند ولی کافی است به اصل این سند نگاهی بی اندازیم تا ببینیم چگونه یک استوار نیروی هوائی بنام حسین مکی که صاحب چنین فضل و اندیشه‌ای نبوده است واژه‌هایی را برای رفع اشتباهات دکتر مصدق اصلاح و یا اضافه نموده است. برای اینکه تصور نشود این دست‌کاری جعلی است، به کتاب نفت و نطق مکی صفحه 534 چاپ امیرکبیر رجوع نموده که خود مکی می‌نویسد:

” … توضیح اینکه اصلاحاتی در نامه دکتر مصدق شده به خط نگارنده می‌باشد.”

ادامه دارد …

بخش نخست را در اینجا بخوانید.